چیزی که همه جهان در مورد ایرانیها میدانند ، خودخواهی بارز و عدم احساس مسئولیت ، انتظار زیادی و
خود رأیی و خودمحوری و بعضا کلاهبرداری است ،
در صورتی که دولت حاکم و سیستم جاری حامی شهروندان و ارائه دهند خدمات به شهروندان باشد دیگر نیازی نیست که ما همه از خودمان مراقبت کنیم و اینقدر برای سایرین نامانوس و آزار دهنده باشیم ، بلکه ما از سیستم حمایت میکنیم و سیستم هم از ما حمایت میکند ،
این سیستم لزوماً دولت نیست ، اتحادیه کارگران از کارگارن ، کانون وکلا از وکیلها ، کانون بیماران سرطانی از سرطانیها ، روزنامه نگران از همدیگر و همه اینها دولت را وادار میکنند به ارائه خدمات ، در این سیستم آدمی که از سیستم حمایت نمیکند طرد شده ، ضعیف میگردد و در نهایت حذف میشود یا بسیار به پائین دست رانده شده و تاثیری نخواهد داشت ،
و البته اگر چنین سیستمی در جامعه امروزی نتواند به وجود بیاید هم کل آن جامعه همین وضعیت را پیدا میکند ، چیزی که امروز همه قربانی آن هستیم .
تمامی زیر ساختها ، همه و همه , باید و باید به این سمت برود و در این راه هر وسیلهی خود هدف است ، وقتی مردم این فرهنگ را پیدا کنند دیگر نیازی نیست نگران این باشید که چگونه باید کسی را که در جشن عروسی از میله چادر صعود میکند را برای دموکراسی و زندگی در جامعه توجیه کنید ، شما کافی است در بهترین سطحی که میتوانید بیان کنید تا اطلاعات به قدر ضرور به هرجا برسد .
به این ترتیب جامعه از حالت یک توده زنده که یک سر دارد و آن دولت است تبدیل به یک جامعهای میشود که دارای نظم و عملکرد موثر است ، و میتواند با اصلاح خود از فروپاشی و مرگ جلوگیری کند .
در چنین جامعهای خطر بوجود آمد دیکتاتور ضعیف است ، چرا که سیستم از درون فرهنگ بیرون آمده و قدرت در صورت شروع تمرکز در صدد تغییر این فرهنگ بر خواهد آمد ، و رقبا آنقدر زیاد هستند که باند مذکور را سریعاً مورد حمله قرار میدهند و با حمایت از گروه رقیبش آن را به زیر میکشند .
همچنین خواست مردم اجرا میشود و فرصتی برای موج سوارن نمیماند ، (فاجعهای که در آلمان ۱۹۲۰ به دلیل فشار حماقت بار دول متخاصم بر علیه مردم آلمان باعث روی کار آمدن نازیها شد .)
باور کنید که این تنها راه است.
مثال هم اینجاست : وظیفه شماست که این مساله را برای دیگران توضیح بدهید و این نهال را بارور کنید ، من و شما ثمره آن را میگیریم و باقی مثل فوق الذکر .
No comments:
Post a Comment